Web Analytics Made Easy - Statcounter

جواد مرشدی: تاکنون دو دوره یکدست سازی را تجریه کرده‌ایم و با کارنامه منفی آن نیز آشنا هستیم، حالا و در آستانه دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی مجددا برخی تندروها که می‌توانند افراد متشرعی هم باشند، دم از «خالص سازی»می زنند، تا با پاکسازی همه‌جانبه انقلاب را از گزند دشمنان حفظ کنند. ناظران سیاسی اعتقاد دارند این مشی خلاف تکثرگرایی است و از نظریه وحدت در کثرت تبعیت نمی‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«خبرآنلاین» در گفت‌وگو با عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصول‌گرا به ابعاد این موضوع پرداخته است.

دو سال است که پروژه یک‌دست سازی در عمل در مجلس یازدهم و ریاست جمهوری متبلور است. به‌نظر شما با توجه به انتخابات امسال، چه جریان یا کسانی دنبال خالص سازی هستند؟

سهل طلبی سیاسی یکی از آفاتی است که متوجه همه جریانات موجود در کشوراست، نه‌تنهادر کشورما بلکه درهمه کشورهای جهان. بنابراین این‌که گروه‌ها و جریانات سیاسی به شیوه های مختلف سعی کنند میدان را از رقیب خالی کنند و یا رقیب را به‌گونه‌ای به شیوه های مختلف کنار بگذارند، امری است که ما در چند دهه گذشته شاهد آن بوده‌ایم. نه از جانب یک جریان سیاسی بلکه از جانب همه جریانات سیاسی این موضع اتخاذ شده است. البته عناوین آن در اصلاح طلبان و اصول‌گرایان فرق می کند. اما ماهیت آن تفاوت نمی کند. اما در حال حاضر بحث خالص‌سازی نخستین‌بار توسط جبهه پایداری مطرح شد و گفتند ما برای خالص‌سازی این جریان را راه انداختیم، برای اینکه خودمان سهمی در قدرت داشته باشیم و بعدها مشخص شد که خیر، این یک پوششی بیشتر نبوده و بیشترین سهم خواهی را این جریان در انتخابات گذشته پی گرفته است.

آیا پایداری‌ها در این دوره نیز آن‌ها به دنبال سهم بیشتری هستند؟

ممکن است این سهل‌طلبی به دیگران هم سرایت کرده باشد، من نمی‌خواهم خیلی تاکید بر روی مصادق داشته باشم، مگر در جبهه اصلاحات نیستند کسانی که می‌گویند ما فقط نماینده اصلاحات هستیم، آن‌ها هم به گونه‌ای همین حرف را می‌زنند و به همین شیوه میدان را برای خود تهی می‌کنند تا تُرک تازی کنند.

در پروژه خالص‌سازی میانه‌روهای کنار می‌روند و رادیکال‌ها می‌مانند و به شکلی یک دست‌سازی از سویی و از سوی دیگر دوقطبی‌سازی می شود. آیا این روش به نفع جامعه سیاسی و کشور است؟

معلوم است که ما هرچه منافع گروهی را لحاظ کنیم و از منافع کلان فاصله بگیریم به‌طورطبیعی به زیان جامعه است. این‌که آقای لاریجانی نباشد به‌نفع یک جریان سیاسی است نه به‌نفع جامعه. یا اگر فلان شخصیت دیگر نباشد باز به نفع یک جریان سیاسی است و راحت‌تر می‌تواند در عرصه انتخابات جولان دهد، این یعنی یک حریف قَدَر را به شیوه‌های مختلف از میدان خارج کردن و این امربه هیچ‌وجه به‌نفع جامعه نیست. آنانی‌که در چارچوب منافع ملی حرکت می‌کنند طبعا باید بتوانند در انتخابات نماینده داشته باشند و شرکت کنند تا بتوانند ظرفیت جامعه را فزونی ببخشند.

یعنی زمزمه‌های حضور آقای لاریجانی در انتخابات با هدف ایجاد فضای عدم حضور ایشان در انتخابات است؟

من نمی‌توانم در این زمینه ذهن‌خوانی کنم اما همان‌طور که گفته شد تمایلات جریان‌های سیاسی همین است، این جریانات سیاسی دو کار می‌توانند انجام دهند، یکی با تولید فکر و اندیشه سیاسی جاذبه‌های خود را فزونی ببخشند، دیگر آن‌که با شیوه‌های مختلف در رقابت ایجاد محدودیت کنند. خُب آن شیوه اول منافع ملی را در بر دارد اما کار بسیار سختی است و جریان‌های سیاسی ترجیج می‌دهند که شیوه سهل را انتخاب کنند.

بیشتر بخوانید:

تله برای لاریجانی؟/ آینده ایران در مواضع لاریجانی چگونه خواهد بود؟ واکنش دفتر لاریجانی به «هشتگ شدن یک تعبیر» / منشاء «خالص‌سازی» کجاست؟ چرا تندروها درصدد حذف مجدد لاریجانی هستند؟ بیادی: تندروها و خالص‌سازان همه رقبا را حذف می‌کنند/ متضرر اصلی خالص‌سازی مردم هستند / خروجی خالص‌سازی، عدم‌مشارکت انتخاباتی مردم است علت «سرعت کم‌سابقه» تکذیبیه لاریجانی / صدای پیام او شنیده می‌شود؟ «خالص‌سازی»، از «خوارج» و «مک‌کارتیسم» تا «داعش» / روایت انتظامی از حلقه وصل تندروها «خالص‌سازی»؛ واژه کلیدی در تکذیبیه لاریجانی / «چاره دیگر» کدام است؟

۲۱۶۲۱۲

کد خبر 1767426

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: علی لاریجانی رقابت انتخاباتی اصولگرایان اصلاح طلبان آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب حجاب شیوه های مختلف یک جریان سیاسی خالص سازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۷۷۹۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عهد کردیم خودسانسوری نکنیم

به گزارش قدس آنلاین، ​​​​​​این برنامه در هر قسمت، یکی از پرونده‌های مهم و چالشی کشور را بدون واسطه بررسی می‌کند. فصل اول بی‌واسطه در ۲۶قسمت از شبکه یک سیما پخش شد. این برنامه محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که روی آنتن شبکه یک سیما می‌رود. درباره جزئیات بیشتر این برنامه با «محمدعلی صدری‌نیا»  کارگردان و تهیه‌کننده «بی‌واسطه» گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.  


در این فصل سراغ فضاهایی رفتید که پیش از این کمتر دوربینی به آنجا رفته بود، مثل کارخانه اسلحه‌سازی یا مراکز هسته‌ای. تمایز و ویژگی فصل دوم «بی‌واسطه» را نسبت به فصل اول چه می‌دانید؟ تلاش ما در فصل دوم این است فضای رنگارنگی از سوژه‌ها، موضوعات و لوکیشن‌ها را داشته باشیم و مانند فصل اول به دنبال این بودیم دوربین «بی‌واسطه» سراغ روایت‌هایی برود که مخاطب، کمتر تصویر و تصوری از آن‌ها دارد. در فصل دوم سراغ موضوعاتی رفتیم که مردم امکان حضور در آن فضاها را ندارند؛ مثلاً در قسمت اول به کارخانه اسلحه‌سازی پارچین رفتیم که یک مجموعه نظامی با حساسیت‌های بالای امنیتی است یا قسمتی دیگر سراغ رئیس سازمان انرژی اتمی رفتیم و به موضوع صنعت هسته‌ای پرداختیم. وارد فضاهایی مثل رآکتورها و خط تولید رادیوداروها شدیم که کمتر دوربینی به آنجا رفته است. همچنین در این فصل سراغ برخی معضلات و مشکلات اجتماعی رفتیم که روایت‌های کمتر دیده‌شده‌ای در قاب تلویزیون داشتند؛ مثلاً به بعضی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان و یا حاشیه شهر تهران رفتیم که تاکنون روایت‌های کمی از آن‌ها روی آنتن دیده‌ایم. 

موضوعاتی مثل صنعت هسته‌ای و توان نظامی، موضوعاتی حساس هستند که کمتر برنامه‌سازی سراغشان رفته است و به دلیل کمبود روایت‌های داخلی در این باره، مردم برای یافتن پاسخ پرسش‌هایشان به روایت‌های غیررسمی و رسانه‌های خارجی هم رجوع می‌کردند، چه شد که این ضرورت روایتگری، امروز احساس شد؟ اهمیت و ضرورت این موضوع از سال‌ها پیش مشخص بود اما بستگی داشت که تیم‌های برنامه‌ساز با چه نگاهی سراغ این موضوعات بروند و اینکه دستگاه‌ها و بخش‌هایی که باید پاسخگو باشند چقدر همراهی و همکاری کنند. ما از فصل اول در «بی‌واسطه» با خودمان عهد کردیم خودسانسوری نداشته باشیم. وقتی سراغ موضوعی می‌رویم، تا جایی که ممکن است پرسش‌های مردم را در آن حوزه بپرسیم. در قسمت اول این فصل که سراغ کارخانه اسلحه‌سازی و مرکز صادرات دفاعی رفتیم درباره مباحث مرتبط با موشک، پهپاد، توان نظامی و اهمیت آن سؤالات صریحی پرسیدیم. در قسمتی که مرتبط با موضوع هسته‌ای بود مسئله اصلی ما، پرداختن به این پرسش مهم در اذهان عمومی بود که با وجود تحریم‌های جدی کشورمان به‌خاطر انرژی هسته‌ای، منافع این صنعت چیست و چرا اثراتش را نمی‌بینیم؟ ما تلاش کردیم سراغ این پرسش برویم و به آن پاسخ بدهیم. ولی ماجرا، سمت دیگری هم دارد که نهادها و مسئولان هستند و بستگی به همراهی و همکاری آن‌ها دارد. خوشبختانه وزارت دفاع و سازمان انرژی اتمی با روی خوش ما را همراهی کردند ولی در مسیر تولید برنامه با دستگاه‌هایی مواجه شدیم که همچنان نگاه سنتی دارند و زمانی‌که می‌فهمند مجری برنامه، محمد دلاوری است یا ممکن است سؤالاتی بپرسد که ضعف‌ها و کم‌کاریشان عیان شود تمایلی به مشارکت ندارند و ترجیح می‌دهند با حضور در یک برنامه تلویزیونی خنثی، گزارش عملکرد بدهند، به جای اینکه پاسخگو باشند. 

ساخت چنین برنامه‌هایی می‌تواند مسیر برنامه‌سازی سیاسی را در رسانه ملی هموار کند؟
امید و تلاش ما همین است. تولید برنامه در استودیو برای ما راحت‌تر و بی‌دردسرتر است، چرا که هماهنگی لوکیشن‌هایی خارج از تهران برای تیم تولید، فرسایشی و سخت است اما فکر می‌کنیم این شکل از پرداخت به سوژه‌ها و مطالبه‌گری سبب می‌شود برنامه‌سازی سیاسی را یک گام به جلو ببریم. 

اگر رسانه‌های رسمی از زیر بار برنامه‌سازی سیاسی شانه خالی کنند، رسانه‌های خارجی و غیررسمی وارد این حوزه می‌شوند و میدان روایت‌ها از سوی راویان داخلی خالی می‌شود. همین‌طور است. معمولاً رسانه ملی تمایل به ساخت برنامه‌های سیاسی دارد تا مرجعیت رسانه‌ای داشته باشد ولی بخشی از ماجرا به نهادها و دستگاه‌های مختلف برمی‌گردد که آن‌ها هم باید این نگاه را داشته باشند. ما در مسیر تولید فصل دوم «بی‌واسطه» دستگاه‌ها و وزارتخانه‌هایی را داشتیم که با آغوش باز پذیرای ما بودند و ضعف‌ها و قوت‌هایشان را صادقانه می‌گفتند اما گارد برخی از دستگاه‌ها و نهادها به روی ما بسته بود و حتی به صورت غیررسمی می‌گفتند سمت ما نیایید. این ناشی از ضعف عملکردی آن دستگاه یا نگاه دهه شصتی روابط عمومی‌هایشان به رسانه است. حتی این نگاه وجود دارد که اگر دیده نشوند یا فراموش شوند بهتر از این است که در معرض توجهات رسانه‌ای قرار گیرند. 

مرز استقلال رأی در روایت‌های «بی‌واسطه» که سفارش‌دهنده آن، سازمان اوج و پخش‌کننده‌اش رسانه ملی است تا کجاست؟ «بی‌واسطه» وقتی موفق خواهد بود که واقعیت ایران امروز را به مخاطبان نشان دهد. این واقعیت، اجزای مختلفی دارد که شامل پیشرفت‌ها، ضعف‌ها، قوت‌ها و کمبودها در حوزه‌های مختلف می‌شود. آنجایی مخاطب، ما را باور خواهد کرد که بفهمد واقعیت را به او می‌گوییم، یعنی هم نیمه پر لیوان را به او نشان می‌دهیم و هم نیمه خالی را. ما سعی نکردیم دوربین «بی‌واسطه» را به دوربین تبلیغاتی یک‌طرفه تبدیل کنیم. هم سراغ پیشرفت‌ها می‌رویم و هم ضعف‌ها. تلاش ما این است روایتی واقعی از اتفاقات و ماجراها داشته باشیم، چون نقطه مطلوب ما و مخاطبان، همین‌جاست. ما در عصری زندگی می‌کنیم که روایت‌ها یک‌سویه نیستند و اگر درباره موضوعی روایتی داشته باشیم که درست نباشد، روایت دیگری از آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود؛ پس اعتماد مخاطب برایمان مهم است.
 
گاهی هزینه‌های اجتماعی که تلویزیون پس از پخش برنامه‌های سیاسی داده آنچنان سنگین بوده که ترجیح می‌دهد سراغ این‌گونه از برنامه‌سازی نرود، اما نپرداختن به موضوعات روز در رسانه ملی چه هزینه‌هایی برای جامعه پرسشگر امروز دارد؟ به‌نظرم رسانه ملی باید برندهای ماندگار در برنامه‌سازی سیاسی داشته باشد و این برندها، مقطعی نباشند. اگر قرار است روی افکار عمومی اثرگذار باشد باید تحملش را بالا ببرد تا بتواند برندهایی از برنامه‌های تلویزیونی سیاسی جدی را خلق کند که مجری معتبر و دارای کاراکتر ویژه داشته باشد. در گام اول، تلویزیون باید در حوزه برنامه‌سازی سیاسی، برندسازی کرده و سپس آن برند را حفظ کند. ما با موضوعات مختلفی در جامعه مواجه هستیم که در مقاطع مختلف درباره آن، برنامه‌ای ساخته و هر بار برند جدیدی خلق می‌شود. مثلاً در مقطع انتخابات، یک‌سری برنامه‌ها روی آنتن می‌رود که با گاردهای بازتری به موضوعات روز جامعه می‌پردازد و پس از پایان انتخابات، آن برنامه و پرداخت به آن موضوعات، تمام می‌شود. مثلاً مسئله حجاب در مقطعی حساسیت بیشتری دارد و در یک بازه زمانی کوتاه، برنامه‌های گفت‌وگو محور با رویکردی باز در این باره روی آنتن می‌رود اما بعد تعطیل می‌شود. رسانه ملی بابت این برنامه‌ها، هزینه‌های اجتماعی می‌دهد در حالی‌که اگر برندهایی ثابت با رویکردی مشخص طی سال‌ها ساخته شود و همیشه روی آنتن برود، اعتبار و مخاطب پیدا می‌کند. در چنین وضعیتی، آن برنامه سیاسی و اجتماعی برند می‌تواند در موقعیت‌های مختلف، موضوعاتش را متناسب با شرایط روز به آن مباحث اختصاص دهد ولی وقتی نگاه‌ها مقطعی شود سبب می‌شود هر دفعه، برند جدیدی خلق شود و برای جا افتادن و اعتباربخشی آن، هزینه و تلاش مضاعفی صورت گیرد ولی زمانی‌که بناست اثرگذار باشد، آن ماجرا تمام شده و برنامه هم تعطیل می‌شود. این رویکرد، اشتباه است و در این سال‌ها ضربه‌اش را در مدیریت افکار عمومی خوردیم. کاش برندهای ماندگار برنامه سیاسی را در تلویزیون داشته باشیم و مدیران سازمان، فشارهای بیرونی که به صدا و سیما می‌آید را تحمل کنند تا این برنامه‌ها استمرار یابند. امیدوارم برنامه «بی‌واسطه» در یک بازه زمانی طولانی روی آنتن بماند و به یک برنامه مقطعی تبدیل نشود. اگر قرار باشد «بی‌واسطه» به برنامه‌ای مطالبه‌گر تبدیل شود که هر بار سراغ پرونده‌های جدید و جنجالی می‌رود، مماشات نمی‌کند و بررسی دقیق و موشکافانه دارد، باید به برندی ثابت تبدیل شود. در صورت استمرار در ساخت و پخش چنین برنامه‌هایی می‌توان به اثرگذاری آن‌ها در طولانی مدت امیدوار بود. زهره کهندل

دیگر خبرها

  • انفعال رژیم اردن در برابر جبهه مقاومت
  • جریان وقف باید به سمت دانش‌محور شدن برود / مبلغ ما در وقف شفاف‌سازی و نمایش کارهای علمی است
  • جبهه پایداری به دنبال تصاحب هیات رئیسه مجلس است
  • نشست مهم رهبران گروه‌های مقاومت فلسطین در پرتو تحولات پر شتاب میدانی و سیاسی برگزار شد
  • پایداری جریان تامین و توزیع آب شرب شهر‌ها و روستا‌های استان یزد
  • اولین نشست رسالت اندیشی دفتر بانوان جبهه فرهنگی گیلان برگزار شد
  • افزایش پایداری برق مسجدسلیمان با نوسازی پست «مالکریم»
  • مراسم رونمایی از فصلنامه «ماجرا» برگزار می‌شود
  • مرغداری ۲۰ هزار قطعه‌ای در نمین به بهره برداری رسید
  • عهد کردیم خودسانسوری نکنیم